بعضی نقل کرده اند ، وقتی که امام حسین (علیه السلام) به بالین عباس( علیه السلام) آمد ، عباس (علیه السلام) لحظات عمر را می پیمود . امام حسین (علیه السلام) روی خاک زمین نشست و سر پرخون برادرش عباس (علیه السلام) را بر دامن گرفت ، خون چشمهای عباس عباس (علیه السلام) را پاک کرد، ودر این هنگام عباس (علیه السلام) گریه می کرد . امام حسین (علیه السلام) فرمود :

« ما یُبکیِکَ یا اَبَاالفَضلِ ؛ ای ابوالفضل علت گریه ات چیست؟ » حضرت عباس (علیه السلام)عرض کرد : « برادرم ! وای نورچشمانم ، چگونه گریه نکنم که شخصی مثل تو به بالینم آمده و سرم را از خاک برداشته ، ولی بعد از ساعتی چه کسی سر تو را از روی خاک بلند می کند ؟ »

  امام حسین (علیه السلام) همچنان در بالین عباس ( علیه السلام) نشسه بود . ناگاه عباس (علیه السلام) آه بلند و جانسوزی کشید ، و روح پاکش به سوی بهشت پرواز کرد . امام حسین (علیه السلام) با صدای بلند مانند شیون صدا زد : « وا اَخاهُ! واعبَِاساهُ ؛ ای وای برادرم ! ای وای عباسم.» 1

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- محمد ، محمدی اشتهاردی ، پرچمدار نینوا ( تحلیل زندگانی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام) ، صص185-184

موضوعات: ائمه شناسی
[چهارشنبه 1394-08-20] [ 09:03:00 ق.ظ ]